من پیشنهادی برای شما دارم...

امسال در جشن پیروزیتان، پس از صدور قطعنامه ای شناسنامه های ما را آتش زنید....

بین هیچ و پوچ، همیشه جایی برای تو هست...

آنقدر زنده ام که فریاد زنم...

دیگر می توانم با خیالی تهی ، از توده های بی شکلی  که آرمانشان  زوال تدریجی و اگر دست داد یک جای ماست متنفر باشم... و  کابوس نفرتم را جایگزین تمام رویاهایشان  کنم...

واژه...

پرخاش  واژه ها، برآمد انفجاری در من است. منی که دیگر تاب  تحمل سوژگی ناتوان و بیمار خویش را ندارد...

و سالهاست که هیچ آتش بسی در کار نیست....